سلام..........
.............................................................
نه می توانستم
گرده ی مرموز ماه باشم
تا بپاشم بر پروانگی ی اندامت
نه
ماده شيری که تورا ...
ادامه
مطلب
سلام
با دشتها چيز شگرفی نبود
اگر پرنده ای که تو هستی
هشت پرستو نمی شد
در مجال بال پرانهايش
...
ادامه
مطلب
بی مقدمه غزل :
باری سلام لکنت خوشبختی حقير
خاموش روشنای کتل های بادگير
شلوار جين کهنه ، کت چرم قهوه ای
خط ...
ادامه
مطلب
سلام .
به زودی با سبدی از بوی سکنگور و نسترن باز می گردم ...
ادامه
مطلب